به گزارش مشرق، هادی محمدی: روز جمعه ترامپ رسما رئیسجمهور آمریکا میشود و با اینکه از نگاه او افراد کابینهاش بالاترین هوش در تاریخ دولتهای آمریکا را دارا هستند ولی از یک سو کابینهای لنگان و تکمیلنشده است و از سوی دیگر با طیف وسیعی از مخالفتها و چالشهای ناشی از کاریزما و رویکردهای ترامپ در قبال موضوعات گوناگون روبروست.
بیسابقه است که برخی نمایندگان کنگره و یا مقامات دوره ریاستی قبلی نه تنها در مراسم ویژه آغاز به کار رئیس جدید شرکت نکنند، بلکه همراه با تقریبا نیمی از مردم آمریکا در تظاهرات در واشنگتن و دیگر شهرهای آمریکا حضور یابند. موضع سرسختانه و افراطی ترامپ در مورد مسلمانان و اقلیتها و به ویژه مهاجران لاتینتبار که اجازه حضور در خاک آمریکا را ندارند و با سیاستهای مجازاتگونه و تبعیض روبرو خواهند شد، وقتی در کنار نگاه بدبینانه زنان آمریکایی قرار میگیرند که ترامپ را هرزه و عیاش میدانند و یا نخبگانی که رویکردهای خارجی او را بدعتهای خطرناک و همراه با پیامدهای غیرقابل جبران توصیف میکنند، از همان روز اول بشارت خبر برای ترامپ در بر ندارند.
داماد یهودی ارتدکسی ترامپ شاید در موضع وی در مورد رژیم صهیونیستی و فلسطینیها موثر باشد. ولی ترامپ اصرار دارد تا نماد حمایت خود از صهیونیست را با انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس ثبت کند و از اینکه سازمان ملل با تصویب مصوبه اخیر به نفع فلسطینیها، اسرائیل را در فشار قرار داده، نمیخواهد این سازمان تریبونی برای فلسطینیها باشد. مسئله این نیست که چنین تفکر و اقدام احتمالی ترامپ برای انتقال سفارتخانه به بیتالمقدس، موج نفرت از آمریکا در کشورهای عربی و اسلامی را تا عمق جامعه آمریکایی گسترش خواهد داد که در تاریخ آمریکا بیسابقه است. ترامپ قصد دارد در ازای پرداخت 20 درصد از هزینههای سازمان ملل، این سازمان را به ابراز مطلق منافع آمریکا و خواست کاخ سفید تبدیل کند که باید نام چنین سازمانی را عوض کرد و واکنشهای جهانی به چنین درخواستی قابل اغماض نخواهد بود.
ترامپ بنا به آنچه از وی نقل شده، قصد دارد تنفر از اسلامگرایی را به تمامی طیف اسلامگرایان گسترش داده و اخوانالمسلمین را مصداق تروریسم قرار دهد و حتی اگر سیاست دیگری در قبال سعودیها به جز اجرای قانون محاکمه مقامات سعودی به اتهام تروریسم 11 سپتامبر و دریافت غرامت از آنها اتخاذ نشود، یک فضای سنگین ضد آمریکایی و ضد ترامپ را باید شاهد باشیم. با اینکه اردوغان سعی دارد صفت اخوانی را از حکومت خود جدا کند و یا آلسعود برای پرداخت رشوههای بزرگ آماده شدهاند ولی این واکنش، با چرخشهای دولتهای یاد شده، قابل مهار نیست و باید منتظر شکلگیری نوع جدیدی از القاعده و تروریسم باشیم که بسیار وسیعتر و گستردهتر از نمونههای قبلی خواهند بود.
آقای ترامپ که فراتر از توصیههای اوباما و جانکری در مورد برجام و منطق امتیازگیری از طریق تحریم و فشارهای جدید فکر میکند، از هماکنون، مدل برجام را برای تعامل با روسیه و با محتوای خلع سلاح هستهای در نظر گرفته است. ترامپ مبنای سنجش و خشنودی از روسیه را در میزان همراهی با آمریکا میداند و از روسیه خواسته است تا در ازای کاهش توان هستهای، از میزان تحریمهای ضد روسی بکاهند. این یعنی همان مدل برجام که در ازای مینیاتوری کردن توان هستهای ایران، تحریمهای ضد ایرانی بر روی کاغذ تعلیق شدند ولی با بهانههای دیگر و به شکل واقعی تکرار، تمدید و یا گسترش مییابند. به همین دلیل تعامل با روسیه، به جای تنش فزاینده و احتمال درگیریهای برنامهریزی نشده، در مسیر فرسایش توانمندیهای روسیه با روشهای نرم، سازمان یافتهاند.
اروپاییها یکی از طرفهای خشمگین از مواضع ترامپ هستند. این نگرانی فقط به موضوع برجام و تمایل اروپا به بهرهمندی از بازار ایران خلاصه نمیشود، بلکه بازتعریف مناسبات اقتصادی با اروپا، باز تعریف از ناتو و ماموریتهای آن و سهمپذیری اروپاییها در هزینههای ناتو و تمایل ترامپ به گسترش برگزیت در اروپا و فروپاشی اتحادیه اروپا، سه محور اصلی نگرانی و دل مشغولی آنهاست و آنها را به سطحی از واکنش فزاینده و شکاف با آمریکا سوق خواهد داد.
چینیها از نگاه ترامپ فقط یک تهدید امنیتی- نظامی و یا تهدید اقتصادی بزرگ نیستند، بلکه فرصت دادن به چینیها، جایگاه جهانی آمریکا را تخریب خواهد کرد. این بدان معناست که مناسبات با چین و تمامی حوزههای پیرامونی چین به شکل خاص و جنوب شرق آسیا با موج جدیدی از تنش و بحران و رخدادهای کمسابقه روبرو خواهند بود و صفآرایی نظامی و مسابقه تسلیحاتی و کشمکشهای گوناگون را شاهد خواهیم بود.
ترامپ که خود را رئیسجمهوری استثنایی میداند، از هماکنون با انواع چالشهای خالی و خارجی روبروست که معلوم نیست کنگره و حزب جمهوریخواه تا کجا با وی همراه باشند.